سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مردم از خدایى بترسید که اگر گفتید مى‏شنود و اگر در دل نهفتید مى‏داند . و بر مرگى پیشى گیرید که اگر از آن گریختید به شما مى‏رسد ، و اگر ایستادید شما را مى‏گیرد ، و اگر فراموشش کردید شما را به یاد مى‏آرد . [نهج البلاغه]
کل بازدیدها:----2966---
بازدید امروز: ----5-----
بازدید دیروز: ----3-----
اندیشه های پراکنده

 

نویسنده: حامد
پنج شنبه 86/12/23 ساعت 3:8 صبح

  روزنامه  (سلام آبجی) روزنامه صبح ایران

        23 بهمن 1404 شمسی           12 فوریه 2018 میلادی

سردبیر روزنامه : المیرا حیاتی

مدیر مسئول : چکامه چمن ماه

خبرنگاران : ترلان پروانه، کلثوم بابان، حمیده افشار، مرضیه حسین زاده، ترانه نجف زاده.    

      

صفحه  _-_ حوادث _-_ 

تا دیروز که 4 سال از حکومت زنان در ایران می گذشت حدود 20 میلیون مرد خودکشی کرده اند. و البته این مساله چندان اهمیت ندارد مهم این است که قبرستانها دیگر جا ندارند از این رو مجلس تصویب کرد که جنازه مردانی که خودکشی می کنند را بسوزانند و خاکسترشان را به خلیج همیشه فارس بریزند...

انجمن حمایت از حقوق زنان بین الملل فردا در میدان آزادی مراسم اعدام 240 مرد سرکش و متخلف و منتقد از حقوق زنان (موسوم به گروه مردالیسم) را انجام می دهد. از تمامی مردان دعوت به عمل می آید که در این مراسم حضور داشته باشند تا درس عبرتی شود برایتان ...

اسامی برخی از آنها بدین شرح می باشد:

احمد محمودی نژاد - محرم خاتمی - سعید لاریجانی - جواد دایی - اسد الله ضرغامی -  اسامه بن لادن -  جرج دبلیو بوش - نیکولا سارکوزی - ولادمیر پوتین - عرفان اولروم - کریستیانو رونالدو - دیوید بکهام - هادی کروبی و تنی چند از مسئولین سابق کشوری و لشکری ...   

   

صفحه  _-_ سیاسی _-_ 

خانم فائزه هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور کشورمان قصد دارد به نیویورک سفر کند و یک قرارداد همکاری با کاندولیزا رایس(وزیر خارجه آمریکا) امضا کند . گفته می شود این همکاری در زمینه انرژی هسته ای و به خصوص بمب اتم می باشد.

زکیه احمدی نژاد وزیره محترمه امور خارجه کشور در یک اقدام نمادین قصد دارد در یک مسابقه کشتی با محدثه کرزای همسر حامد کرزای رئیس جمهور افغانستان مبارزه کند/ گفته می شود این مسابقه برای تحکیم روابط دو کشور می باشد.

کلثوم کروبی رییس محترم مجلس کشور دیروز در صحن علنی مجلس فشارش افتاد و هم اکنون در بیمارستان به سر می برد. صغرا خانم و بی بی مرضی گفتند که متاسفانه حال ایشان خوب است... 

سمیه حداد عادل (وزیر دفاع) دوازدهمین دختر خود را در بیمارستان ارشاد به دنیا آورد... یازده دختر قبلی همگی عضو ارتش بوده و در عراق به سر می برند...

یک منبع آگاه اعلام کرد سند منگوله ای کشور عراق گم شده و این کشور هر روز یک صاحب جدید پیدا می کند. اخیرا فائزه هاشمی ادعا کرده عراق جزوی از خاک ایران می باشد...

آزیتا لاریجانی  بمب گذاری های اخیر در عراق را به عهده گرفت...

جنیفر بوش رئیس جمهور آمریکا در یک کنفرانس مطبوعاتی از ایران به عنوان صمیمی ترین کشور به آمریکا نام برد.

حزب اصلاح طلبان خشم خود را نسبت به کاندایدا شدن یک مرد برای انتخابات مجلس دوازدهم اعلام کرد. گفته می شود نامزد شدن مردها در انتخابات مجلس خلاف قانون اساسی کشور می باشد.

شورای نگهبان از رد شدن صلاحیت این مرد که  ( س علی خ ) نام دارد خبر داد.   

    

صفحه  _-_ ورزشی _-_ 

تیم فوتبال زنان استقلال چهارشنبه همین هفته در ورزشگاه 200 هزار نفری و اختصاصی خودش به مصاف بارسلونا می رود

تیم فوتبال برزیل که در جام جهانی گذشته در فینال 6 بر صفر از تیم زنان کشورمان شکست خورد سه شنبه برای پابوسی از بازیکنان تیم ملی به ایران سفر می کند...

مسئولان فدراسیون فوتبال قصد دارند از خوزه مورینیو سرمربی تیم فوتبال زنان ایران تجلیل به عمل آورد.

تیم فوتبال دختران جنگلهای شمال آماده مسابقه با حریف های کلفت هست. (جیگر دارین بیاین جلو)

عاطفه دایی با 52 گل زده آقای گل لیگ برتر انگلیس شد

زینب رضا زاده در مسابقات وزنه برداری المپیک در وزن بی نهایت سنگین شرکت کرد و مدال طلای این دوره را به خود اختصاص داد تا بار دیگر ثابت کند چیزی از پدرش حسین رضازاده کم ندارد...

همچنین مهرورز ساعی مدال طلای تکواندو را به گردن انداخت تا ثابت کند در سالیان پیش هادی ساعی حق وی را می خورده...

      

صفحه  _-_ نیازمندیها _-_ 

به یک خانم مجرد آشنا به اصول تایپ 20 انگشتی نیازمندیم

به یک خانم مجرد جهت فروشندگی لباس زیر مردانه نیازمندیم

به یک خانم مجرد برای تخلیه چاه نیازمندیم.

به یک خانم مجرد جهت مکانیکی نیازمندیم

به یک خانم بیوه جهت نظافت ساختمان نیازمندیم

به یک خانم مجرد خشگل با روابط عمومی بالا و زبون دراز جهت سبزی خوردکنی نیازمندیم

به یک خانم دماغ گنده برای درج عکس من باب آگهی جراحی بینی نیازمندیم...

به یک خانم چاق برای آگهی انستیتو لاغری نیازمندیم...

به یک خانم آشنا به اصول تکواندو یا کنگفو برای نگهبانی پارک شهر نیازمندیم(جهت جلوگیری از ورود ارازل اوباش و معتادین به پارک)

به یک خانم مجرد با دماغ نوک تیز و زبان دراز جهت منشی آژانس نیازمندیم(ترجیحا تو دماغی حرف بزنه)

به یک خانم مجرد جهت تربیت شوهرم  هنگام ساعت کاری خودم نیازمندم.

به یک خانم مجرد جهت مانکن نیازمندیم(ترجیحا قد 1 متر و 78 سانت و 51 میلی متر)

به یک خانم آشنا به اصول داوری فوتبال و کاراته برای بازی حساس استقلال و پرسپولیس نیازمندیم(با مدرک داوری درجه یک A )

به چند راننده خانم با ماشین نیازمندیم (آژانس خواهران حکیمی )  

به چند خانم متاهل با اتوبوس جهت آژانس ایرانگردی و جهانگردی نیازمندیم. (‌آژانس آبجی زری و دوستان )

به یک مرد جهت کیسه بوکس شدن در باشگاه بوکس نیازمندیم ...

-------------------------------------------


    نظرات دیگران ( )
نویسنده: حامد
جمعه 86/11/12 ساعت 1:0 صبح

ایشاا... هر چی امروز خوردی بالا بیاری...

می دونین امروز چی شد؟

ساعت 12 اینا بود که رفتم بیرون .

کجاش دیگه به شما ربطی نداره. ولی همینقدر بگم که از خونمون خیلی راه بود.

سوار تاکسی شدم. بعد از بیست دقیقه رسیدم به اونجایی که می خواستم برم.

گفتم که کجاش به شما ربطی نداره. هی فضولی نکن!!!

دستمو کردم تو جیبم یکی از سه تا دو هزار تومنی تو جیبم رو به راننده تاکسی دادم و شرش رو کم کرد.

می خواستم از خیابون رد بشم که یک پراید هاشبک مشکی با رینگای اسپورت با سرعت ??? کیلومتر به طرف من اومد سریع یه ملق زدم تو پیاده رو چیزی نمونده بود که به یک گوجه له شده تبدیل بشم.

رنگ صورتم مثل سیمان سفید شده بود.

به یارو بچه سوسوله راننده ماشین تا می تونستم فحش خوار مادر دادم.

گفتم خدایا این دیگه چی بود؟! فرشته مرگ با پراید هاشبک می یاد سراغ من؟

از خیابون با نهایت احتیاط رد شدم.

یه صندوق صدقه کنارم بود.

دستمو کردم تو جیبم و یک دو هزار تومنی در آورد و گرفتم جلو دهن صندوق. صندوق بیچاره بدجور نیگا می کرد. دهنش آب افتاده بود. آخه تو عمرش دو هزار تومنی ندیده بود...

منم یادم نمی یاد تا حالا تو صندوق پول انداخته باشم...

ولی مثل اینکه واقعا خطر از بیخ گوشم رد شده بود. شایدم ارزششو داشته باشه 2هزار تومن خرجش کنم.

یه هفت هشت دقیقه ای کنار صندوق وایستاده بودم.

صندوق بیچاره دیگه ضعف کرده بود.

ولی در نهایت دوهزار تومنی رو 4لا کردم و گذاشتم تو دهن صندوق.

رفتم سراغ کارم.

کارم که تموم شد اومدم کنار خیابون که ماشین بگیرم بر گردم خونه.

وایستادم.

دستمو کردم تو جیبم که آخرین دو هزار تومنی جیبم رو در بیارم تا برای تاکسی آماده کنم.

هر چی جیبامو گشتم بجز شپش و تار عنکبوت هیچ چیز دیگه ای نبود.

حال خرابی بهم دست داد.

اعصابم به هم ریخته بود.

داشتم دیوونه می شدم.

یعنی چی به سر دوهزار تومنیم اومده بود؟!!

نشستم کنار جوب ...

یهو بلد شدم و رفتم طرف صندوق صدقه...

یالا پول منو بده. یه نگاهی انداخت و زد زیر خنده...

به من می خندی؟ گفتم پولمو بده...

یا اون خیلی زرنگ بود یا من خیلی احمق.

بی خیالش شدم.

همینجوری که فکر می کردم پیاده رفتم طرف خونه.

?ساعت بعد خسته کوفته رسیدم خونه.

بعد که رسیدم به خونه یاد این شعر سیاوش افتادم:

                        از این و اون نیست        از ماست که بر ماست

می دونم زیاد ربطی به این قضیه نداشت. ولی خب چیکار کنم همین شعر یادم اومد.


    نظرات دیگران ( )

  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ
  • آخرالـــــزمون ...
    کوفتت بشه

  •  RSS 

  • خانه

  • ارتباط با من
  • درباره من

  • پارسی بلاگ
  • درباره من

  • لوگوی وبلاگ

  • اوقات شرعی

  • اشتراک در وبلاگ

  • وضعیت من در یاهو

  •